به گزارش خانه ملت، محمد رضا باهنر با اشاره به شرایط سیاسی کشور اظهار داشت: جریانات سیاسی در کشور ما هنوز ساختار های لازم را در جهت یک برنامه دراز مدت پیدا نکردند و این شامل همه جریانات سیاسی است.
این فعال سیاسی اصولگرا افزود: حدود 40-50 حزب نیز وجود دارد که بیشتر در ایام انتخابات فعال می شوند و احزابی که عمومأ فعال اند بسیار محدود هستند و عملا فراگیر نیستند و این معضل در جناح چپ و راست دیده می شود.
باهنر ادامه داد: عمومأ احزاب دولت ساخته اند و از دل احزاب کمتر دولت بیرون آمده است و مشکل احزاب این است که زمانی که عمر دولت ها تمام می شود حزب هم کم رنگ می شود.
اهم اظهارات باهنر به اين شرح است:
*دولت آیت الله هاشمی رفسنجانی، دولت آقای خاتمی و دولت آقای احمدی نژاد هر کدام به سوی خودشان رفتند و هیچ کدامشان ادامه کار قبلی را نداشتند که با این شیوه نمی شود کشور را اداره کرد.
* اصولگرا ها نیز از این مسئله مستثنا نیستند؛ ما در مجلس نهم به همراه جامعه روحانیت و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بر یک مانیفست تفاهم کردیم که 12 تا باید و 12 تا نباید داشت که این ها مانیفست اصولگرایی بود و مطالب جامعی هم تقریبا داشت اما این که همه مدعیان اصولگرایی این مانفیست را قبول دارند یا خیر سوال دیگری است، به همین دلیل است که یک دوره ای جبهه متحد می شود و یک دوره جمنا می شود.
* اشتباه است همه قدرت دست ما پیر مردهای اول انقلاب باشد. قدرت باید بچرخد و دست به دست شود البته باید کادر سازی هم شود.متاسفانه ما افراط و تفریط داریم؛ عده ای به ما پیر مرد ها چسبیده اند و عده ای انقدر شعارشان تند می شود که بیایید کشور را بدهیم دست جوان های 25 ساله در حالی که وزارتخانه، ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی جای آزمون و خطا نیست که کسی برود هم آموزش ببیند هم کار یاد بگیرد و هم کار انجام دهد باید یک سلسله مراتبی طی شود.
*اختلاف ها درجمنا هم وجود داشت که البته از جهت وحدت سریع و خوب عمل کرد اما نقد های بسیار زیادی در درون جمنا به جمنا وارد بود.آن چیزی که باعث موفقیت جمنا در این دوره شد این بود که خیلی از فعالان سیاسی دست از ادعاهای گروهی و شخصی خود برداشتند.
*آقای رئیسی از نظر اجماع یک مشخصه های ویژه ای داشت که سایر کاندیداها نمی توانستند این اجماع را بر روی خود جلب کنند اما این جمنا برای حمایت از آقای رئیسی اصولا تاسیس شد خلاف واقع است.آقای رئیسی در همان زمان که نامزدی اش مطرح شد ابتدا مخالف بود و فرآیند هایی طی شد تا به نتیجه رسید و اصلا اینگونه نبود که تصور کنند ساختار جمنا یک اراده داشت که رئیسی انتخاب شود.
*افرادی که به جمنا وارد شدند روز اول افراد متفاوتی را به عنوان کاندیدای نهایی مدنظر داشتند اما اینگونه نبود که جمنا برای رئیسی ساخته شده است. نمی خواهم بگویم اجزا این گونه نبودند طبیعی است که افرادی که به جمنا وارد شدند ، هرکدام برای نامزدی فرد مورد نظرشان تلاش را آغاز کردند.
* اعتقاد داشتیم که در مرکزیت جمنا نباید همه افراد قدیمی و یا جدید باشند، در شورای مرکزی جمنا هم مشاهد میکنیم که هم نیروی های پر سابقه سیاسی وجود داشت و هم افرادی که به عنوان فعالان سیاسی و جناحی کشور محسوب نمی شدند.اینکه بنده در شورای مرکزی جمنا حضور نداشته ام به این معنا نبود که ارتباطم با جمنا خوب نیست بلکه اعتقادم این است و معتقدم کشور را نیز باید با ترکیبی از با تجربه ها و جوانترهای کارآمد مدیریت کرد.جمنا نتوانست همه فعالان سیاسی اصولگرا را دور هم جمع کند و احزاب اصولگرا به دلیل رویکردی که جمنا مبنی بر استفاده از سرمایه های اجتماعی جوانتر داشت دلخور بودند و می گفتند که جمنا به احزاب توجه کمی داشته است.
*برخی از بازنشستگان سپاه که از سپاه بیرون رفته بودند و ارتباط تشکیلاتی نداشتند عضو جمنا بودند که در استان ها در افکار عمومی پر رنگ شده بود که جمنا ساخته و پرداخته سپاه و بسیج است.مثلا آقای ذوالقدر که رئیس ستاد اجرایی جمنا بود حدود 10 سال قبل از سپاه جدا شده و در قوه قضاییه فعالیت می کرد اما افکار عمومی و کسانی که آقای ذوالقدر را می شناختند به نام سردار ذوالقدر می شناختند و در افکار عمومی این گونه عنوان شده بود که جمنا ساخته و پرداخته سپاه و بسیج است در صورتی که اکثریت افراد جمنا سپاهی نبودند اما در استان ها اینگونه عنوان شد.
جبهه پایداری اصلا بحثشان چیز دیگری بود و آنها می گفتند که شما به اصطلاح وحدتی که می خواهید به وجود بیارید وحدت تشکیلاتی و سهمیه بندی است و ما به دنبال یک وحدت گفتمانی هستیم و فرقی بین خودشان و بقیه قائل بودند و الان هم قائل هستند.در نهایت چون کاندیدای نهایی جمنا کاندیدایی شد که به ذائقه پایداری ها خوش می آمد حمایت کردند البته این به معنی عضویت آقای رئیسی در جبهه پایداری نیست ایشان عضو جبهه پایداری نبوده و نیستند.
*اگر کاندیدای نهایی جمنا مثلا آقای قالیباف و یا فرد دیگری میشد ممکن بود جبهه پایداری دیگر حمایت نکند.بنده ساختار جمنا را برای حزب شدن درست و کافی نمی بینم و جمنا نمی تواند یک حزب باشد بلکه یک جریان سیاسی گفتمانی بود که در جریان گفتمانی طبیعی است که همه احزاب حمایت کنند.اگر بخواهد حزب اصولگرایی راه بیافتد باید از ظرفیت جمنا استفاده کند اما ساختار جمنا تغییر کند.
*کسی آقای قالیباف را الزام به انصراف نکرد اما در مجموع به این جمع بندی رسیدند که انصراف دهند یکی از دلایل انصراف این بود که بالاخره کسی که چند دوره کاندیدا می شود و خودش را در معرض رای قرار می دهدو موفق نمی شود شاید حضور مجددش خیلی خوب نباشد.
*اگر آقای جلیلی بتواند 40 درصد جامعه اصولگرایی را مدیریت کند دولت در سایه معنا می دهد اما اگر قرار باشد مثلا کسی بیاید 3 درصد جامعه اصولگرایی را مدیریت کند دولت در سایه هم همان 3 درصد ارزش دارد و بیشتر ارزش ندارد. دولت در سایه می تواند پیشنهاد بدهد یا اگر جایی دولت خواست به انحراف برود و مطالبات متن را به حاشیه بکشاند دولت را نقد کند اما اگر دولت در سایه وظیفه خودش را این بداند که نگذارد دولت کار کند و برای دولت قانونی کارشکنی و مزاحمت ایجاد کند این یک خیانت به انقلاب و اسلام است.
*من هم یک حوزه نفوذ رای دارم که این حوزه نفوذ رای حوزه ثابتی نیست و یک موقع است در مسئله ای باهنر اگر نظر بدهند 100 نماینده همراهی می کند ودر بعضی مواقع 10 نفر اما در استیضاح رضا فرجی دانا، عطاالله مهاجرانی و عبدالله نوری بنده حوزه نفوذ رای داشتم و اگر به همان دوره مجلس پنجم برگردیم خیلی جدی تر عمل میکنیم در آن موقعی آقای مهاجرانی، مهاجرانی امروز و خارج نشین نبود یا عبدالله نوری زندان نرفته بود.اگر به همان دوره مجلس پنجم برگردیم خیلی جدی تر عمل میکنیم در آن موقعی آقای مهاجرانی، مهاجرانی امروز و خارج نشین نبود یا عبدالله نوری زندان نرفته بود.
*انتصاب هر یک از اعضاء جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام دلایلی داشته است که تولیت آستان قدس منهای شخص آقای رئیسی جای کوچکی نیست و این استحقاق را دارد که عضو مجمع شود.آقای قالیباف نیز چند دوره کاندیدای مطرح ریاست جمهوری و 12 سال شهردار تهران بوده که خدمات و مدیریت جهادی در کشور داشته است که همه این انتصابات فلسفه ای داشته و چیز جدیدی نیست.
*آقای روحانی در دوره اول و دوم ریاست جمهوری هر دو دوره مدیون رای اصلاح طلبان است و اصلاح طلبان کمک کردند رأی دادند و ایشان قاعدتاً یک دِینی به اصلاح طلبان دارد اما اینکه آقای روحانی به خاطر این آرا دست از اصول خود برداشته است بنده چنین اعتقادی ندارم.
وی ادامه داد: ممکن است بنده نقدهایی به رفتار و سیاستهای آقای روحانی داشته باشم اما این که کسی تصور بکند ایشان در اصلاح طلبان حل شده است این گونه نیست و تا جایی که بنده اطلاع دارم در دولت دوم خواسته و مطالبات اصلاح طلبان را آنگونه که آنها خواستند انتظار داشتند آقای روحانی پاسخ نداده است.
نظر شما